در : صفحه اول » اخبار » یادداشت سیاسی: تحلیلی بر حوادث اخیر بازار حی النهضه (لشکرآباد) احواز

یادداشت سیاسی: تحلیلی بر حوادث اخیر بازار حی النهضه (لشکرآباد) احواز

 Untitled

یادداشت سیاسی:

همانطور که در خبرها آمد در آخرین ساعات شامگاه روز دوشنبه ۹ نوامبر ۲۰۱۵ (۱۸ آبان ۱۳۹۴) نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم غاصب ایران با هدف بستن و تخریب رستورانها وقهوه خانه های محلی واقع در خیابان انوشه حی النهضه (محله لشکرآباد) به این بازار یورش برده و با تیراندازی به سمت اهالی که در اعتراض به این یورش تجمع کرده بودند، یکی از نوجوانان این محله را به شهادت رسانده و تعدادی دیگر را مجروح نمودند. در پی این اقدام نیروهای انتظامی، اهالی این منطقه در شامگاه روز سه شنبه ۱۰ نوامبر با سنگ وچوب به پاسگاه شماره ۳۰ نیروی انتظامی هجوم بردند وپس از درگیری با مأمورین خساراتی را به پاسگاه مذکور وارد آوردند.

حاکمان محلی رژیم غاصب که نتوانستند نقشه شوم تعطیلی بازار محلی لشکراباد را اجرای نمایند، در اقدامی سراسیمه یکی از مزدوران خودفروخته خود را مأمور نمودند تا با اجرای مصاحبه ای با خبرگزاری ایرنا این اقدام ننگین آنها را توجیه نماید. مصاحبه شونده سرهنگ سید رحمان موسوی است که عنوان معاون اجتماعی نیروی انتظامی را یدک می کشد، یکی از مزدورانی است که دستش به خون جوانان عرب احوازی آلوده می باشد. این مصاحبه از جنبه هایی قابل تأمل وتجزیه وتحلیل می باشد که برای روشنگری و توجیه افکار عمومی در ذیل به ذکر پاره ای از این موارد می پردازیم:

۱-  این مأمور خودفروخته مدعی شد که مأموران در ساعت ۲۴  در جهت اجرای حکم قضایی برای پلمپ یکی از مغازه های بازار لشکرآباد به محل یورش بردند. سؤالی که اینجا مطرح می شود این است که کجای دنیا نیمه شب برای پلمپ مغازه ای هجوم می آورند؟ مگر برای اجرای پلمپ مغازه با نیروهای یگان ویژه و تا لب دندان مسلح اقدام می کنند. وآیا این وظیفه نیروهای انتظامی است که برای پلمپ مغازه اقدام کند یا وظیفه شهرداری واصناف مربوطه؟

۲- این مأمور نژادپرست در تأسی به اربابان خود دهها نفر از معترضین عرب احوازی را به ۱۰۰ نفر “اراذل واوباش” توصیف کرده است. هر چند انتساب این گونه الفاظ به معترضین از یک مأمور رژیم غاصب ایران بعید نیست، چرا که رهبران این رژیم میلونها نفر از معترضان به انتخابات ۱۳۸۸ را به “چهارتا خس وخاشاک” تشبیه کردند. ولی در این سخنان چند نکته نهفته است : اول این که: این گفته ها اعترافی ضمنی به آنچه در روز دوشنبه اتفاق افتاد می باشد. هرچند بر کسی پوشیده نیست که دستگاه های تبلیغاتی رژیم همیشه اعتراضات هزاران نفر را با ذکر تعداد کم و با بکار بردن الفاظ رکیک سعی در گمراه کردن و تشویش افکار عمومی دارند. همانطور که در انتفاضه ۱۵ آوریل ۲۰۰۵ این شگرد را بکار بردند، غافل از اینکه ملت عرب احواز وسایر ملتهای تحت ستم دیگر گول این ترفندها را نخواهند خورد.

دومین نکته ای که از این بخش از سخنان این مأمور خودفروخته می توان دریافت، نگاه نژادپرستانه و کینه ای است که در دل مأموران رژیم غاصب ایران نسبت به ملت عرب احواز نهفته است، که گاه وبیگاه بر زبان برخی از مسئولان جاری می شود. این نگاه نژادپرستانه از زمان رژیم پهلوی ورژیم کنونی در فرهنگ وادبیات دولتمردان و برخی روشنفکران فارس ریشه دوانده است، و در سطوح مختلف اجرایی به شکل خیلی واضح وخطرناکی خود را نشان می دهد. و همچنین در رسانه های رژیم  شاهد بروز این دیدگاه های نژادپرستانه هستیم که آخرین مورد آن توهین به ملت تورک آزربایجان جنوبی می باشد ویا در سال ۱۳۶۴ روزنامه اطلاعات ملت عرب احواز را با “گروهی کولی” توصیف کرد.

۳- در بخش دیگری از سخنان این مأمور مزدور به حادثه شهادت نوجوان ناکام علی جلالی اشاره شده است که با ترفندی خاص سعی در سرپوش نهادن بر حقیقت دارد. این مأمور با بی شرمی ادعا میکند که خبر مجروح شدن جوان ۲۰ ساله به آنها رسیده است ومدعی شده که از عامل یا عاملان این حادثه اطلاعی ندارد. اولاٌ که شخص به شهادت رسیده یک نوجوان ۱۷ ساله می باشد که به خاطر فقر وبیکاری مجبور به کار در نانوایی یکی از رستورانها شده است. ثانیاٌ: همه اهالی محل که برای اعتراض به یورش مأموران تجمع کرده بودند شاهد بودند که سروان برزکار، رئیس پاسگاه ۳۰، با شلیک مستقیم به سوی این نوجوان او را به شهادت رسانده و در ملاء عام اعلام کرد که “علی جلالی به من توهین کرد ومن به سوی او شلیک کردم.”

۴- در پایان مصاحبه این مأمور در یک عقب نشینی واضح و برای مخفی نمودن نقشه شوم حاکمان محلی برای تخریب رستوانهای این محله ادعا نموده است که مسئولان با برپایی این بازار مخالفتی ندارند. ولی قرائن وشواهد عکس این گفته ها را ثابت می کند، زیرا رستورانها و قهوه خانه های این بازار به محلی برای تجمع و تبادل افکار اقشار مختلف مردم تبدیل شده است واز آنجا که تعداد زیادی بازدیدکننده ازشهرها و کشورهای دیگر به این بازار می آیند، این رستورانها و قهوه خانه ها به محلی برای تبلیغ برخی از آداب ورسوم ملت عرب و ارتباط با سایر ملتها تبدیل شده است. و این امری است که حاکمان دیکتاتور ایران از آن واهمه دارند.

از طرفی دیگر رژیم ایران سعی دارد با اتخاذ سیاستهای تبعیض نژادی ، فقر وبیکاری را در بین جوانان عرب گسترش دهد، لذا در هنگام استخدامها اکثر نیروی کار مورد نیاز در اقلیم را از شهرهای مرکزی تأمین می کند. پرواضح است که چنین رژیم ظالم و ستمکاری مخالف اجرای طرحهای خودجوش اشتغالزایی برای جوانان عرب مانند رستورانهای لشکرآباد باشد.

ملت عرب احواز وسایر ملتهای تحت اشغال اعم از تورک، کورد، بلوچ وتورکمن از نقشه ها و سیاستهای نژادپرستانه این رژیم غاصب آگاه هستند. و همه می دانند که مصاحبه های این چنینی وسیله است برای جلوگیری از گسترش دایره اعتراضات مردمی ملتهای غیرفارس می باشد که در آزربایجان جنوبی شروع شده است وبه احواز امتداد یافت. همه ملتهای تحت ستم بر این امر واقف هستند که تنها راه رسیدن به حق تعیین سرنوشت همانا اتحاد وهماهنگی با همدیگر می باشد، چرا که این رژیم غاصب و نژادپرست با سیاستهای تفرقه افکنانه سعی در دور نگاه داشتن آنها از یکدیگر دارد.

پاینده و مستمر باد مبارزات ملت های تحت ستم عرب، تورک، بلوچ، تورکمن و کورد

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جنبش ملی دموکراتیک عرب احواز

AliJalali

تمام حقوق نشر متعلق به وب سایت پادماز است. مطالب منتشرشده در وب سایت پادماز ضرورتا بیانگر رویکرد جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز نیست.

الصعود لأعلى