در : صفحه اول » عام » آسیمیلاسیون از دیدگاه اوجالان

آسیمیلاسیون از دیدگاه اوجالان

جنبش های ملت های غیر فارس در مبارزه خود در چندین جبهه در حال نبرد هستند. از مهمترین نبردهای جنبش های ملت های غیر فارس در ایران مبارزه و رویارویی با نیروهایی است که به دلایل مختلفی  دچار آسیمیلاسیون شده و در حال حاضر با کسوت روشنفکر و سیاستمدار خود را خردگرا معرفی می کنند!

عبدالله اوجالان رهبر کردهای ترکیه از جمله رهبرانی است که افزون بر اندیشه نظامی دارای دیدگاه سیاسی بسیار ژرف است.  در نوشته کوتاه زیر که خلاصه ای از نگاه ایشان به موضوع آسیمیلاسیون است، او این مقوله خطرناک را چنین تعریف کرده است:  

 آسیملاسیون بیانگر رابطه و عمل یک جانبه‌ای است که انحصارات قدرت و سرمایه‌ی موجود در جامعه‌ی متمدن بر گروه‌های اجتماعی اجرا می‌کنند که آن‌ها را تحت بردگی درآورده و جهت کاهش دادن این گروه‌ها به موقعیت ضمیمه و دنباله‌ی خویش بدان متوسل می‌شوند.

چیزی که در آسیمیلاسیون بنیاد کار را تشکیل می‌دهد، تأمین برده‌ها جهت مکانیزم‌های قدرت و استثمار با کمترین هزینه است. با در هم شکستن و فروپاشاندن هویت و مقاومت ماهوی گروهی که آسمیله می‌شود، به موقعیتی تنازل داده می‌شوند که مناسب‌ترین برده‌ها جهت خدمت به قشر ممتاز حاکم در آن گردآورده شده‌اند.

 در اینجا کارکرد اساسی که بر عهده‌ی برده‌ی آسمیله گشته می‌افتد، تشابه یافتن مطلق به اربابش، نشان دادن همه نوع تلاشی در راه تبدیل شدن به ضمیمه و دنباله‌ی آن جهت اثبات صداقت خویش و بدین ترتیب ایجاد جایگاهی برای خویش در نظام می‌باشد.

 فردی که آسیمیلاسیون بر وی اجرا می‌گردد، هیچ چاره‌ی دیگری نداشته و تنها گزینه‌ای که برای حیات به وی ارائه می‌شود این است که هر چه زودتر هویت اجتماعی قبلی خویش را ترک گفته و به بهترین شکل خویش را با فرهنگ اربابانش مطابقت دهد.

جامعه‌ای که دچار آسیمیلاسیون گشته است از شبه‌انسان‌هایی بی‌وجدان، بی‌اخلاق و بی‌ذهنیت تشکیل شده که مطیع‌ترین و پرکارترین انسان‌ها بوده و در بندگی به رقابت می‌پردازند. هیچ تصمیمی نیست که فرد مذکور آزادانه گرفته و هیچ عملی نیست که آزادانه انجام داده باشد.

وادارش کرده‌اند که به تمامی ارزش‌های هویتی اجتماعی خیانت نموده و به حیوانی با جامه‌ی انسانی کاهش داده شده است که تنها و تنها به فکر سیر کردن شکم و معده‌ی خویش است.

قشر ممتاز حاکم جهت تحمیل این بی‌هویتی بر جامعه‌ی آسیمیلاسیون گشته از دو اسلحه‌ی اساسی بهره می‌برد:

 اولی، جبر فیزیکی عریان است. در کوچک‌ترین شورش و قیام، شمشیر نابوده را بر سرش به حرکت درمی‌آورد.

دومی، رو در رو نمودن با گرسنگی و بیکاری است. سعی دارند این قانون آهنین را برقرار سازند: اگر بر هویت فرهنگی خویش ابرام نموده و خدمتکاری مطابق میل ارباب نشوی، یا سر به تن تو نخواهند ماند و یا گرسنه باقی خواهی ماند!

مکانیزم اساسی که قشر ممتاز حاکم برای این امر ایجاد نموده این است که برای اینکه هر کسی، هر فردی که به هر چیز مرتبط با فرهنگی که مورد آسیمیلاسیون واقع می‌شود علاقه‌مند بوده و با آن فرهنگ مرتبط است، هیچ امکان حیاتی در جامعه‌ی رسمی نیابد، تمامی راه‌های پیشرفت فرهنگی ساختاری و ذهنی را مسدود می‌نمایند.

 تمامی درهای دولتی را بر روی فرد، گروه و تشکل‌هایی که با فرهنگ معروض آسیمیلاسیون ارتباط برقرار نموده و برای تداوم حیات این فرهنگ کار می‌کنند ـ هر اندازه مستعد باشند ـ بسته و جهت اخراج‌شان از حوزه‌های جامعه‌ی غیر دولتی نیز از طریق روش‌های پنهان یا آشکار، نرم و یا خشک همه نوع تدابیری اتخاذ می‌شود.

هنگامی که افراد و تشکل‌هایی که در ابتدا بصورت آماتور و با علاقه بر روی فرهنگ معروض آسیمیلاسیون کار می‌کنند، درطول دوران بعدی می‌بینند که تمامی درها بر روی‌شان بسته شده و اگر اصرار بورزند موجودیت فیزیکی‌شان نیز به خطر می‌افتد، یا به جامعه‌ی آسیمیله‌گر دولت ـ ملت حاکم می‌پیوندند و یا روش خویش را تغییر داده و راه برون رفت و رهایی را در شخصیت مقاوت‌گر فعال و سازماندهی آن می‌جویند.

 در تمامی تشکل‌های دولت ـ ملت مدرنیته‌ی کاپیتالیستی، نمونه‌های بی‌شماری از این دست وجود دارند. مکانیزم مذکور تنها بر روی تجمع‌های اتنیکی و خلق‌ها به اجرا در نمی‌آیند؛ بلکه گروه‌های اتنیکی متفاوت و طبقات ستمدیده‌ی ملتی که قشر ممتاز حاکم بدان منسوب هستند نیز از آسیملاسیون بی‌نصیب نمی‌مانند؛ با از دست دادن لهجه‌های اتنیکی و ارزش‌های فرهنگی آزاد مانده‌شان روبرو می‌شوند.

خلق کُرد (و دیگر ملت های تحت استعمار/ اضافه شده به متن) که بزرگ‌ترین قربانی آسیمیلاسیون در خاورمیانه می‌باشد، در این موضوع نمونه‌ی جالبی را تشکیل می‌دهند. اصرار بر کُرد بودن(اصرار بر هویت ملی خویش چون عرب، ترک، بلوچ، ترکمن، کرد، لر و…در ایران/ اضافه شده به متن ) به معنی روبرو گشتن با مرحله‌ای است که از بیکار ماندن آغاز شده و تا نسل‌کشی پیش می‌رود.

یک فرد کُرد( غیر فارس/افزوده شده ب متن) هر اندازه مستعد باشد نیز، تا زمانی که همه نوع سیاست فرهنگی دولت ـ ملت حاکم را داوطلبانه نپذیرد، تمامی درهای موجود بر سر راه پیشرفت فردی و نهادی او یک به یک بسته می‌شوند.

 یا تسلیمیت داوطلبانه را انتحاب خواهد کرد و خواهد دید که تمامی درهایی که تا رئیس‌جمهوری می‌روند بر رویش گشوده می‌شوند، یا هنگامی که تسلیم نشده و مقاومت را انتخاب نماید، تمامی بلایا و مصایب محتملی بر سرش خواهند آمد که تا نسل‌کشی پیش می‌روند.         

 

تمام حقوق نشر متعلق به وب سایت پادماز است. مطالب منتشرشده در وب سایت پادماز ضرورتا بیانگر رویکرد جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز نیست.

الصعود لأعلى