در : صفحه اول » فرهنگی-اجتماعی » به مناسبت سالگرد وفات محمد شریف نواصری

به مناسبت سالگرد وفات محمد شریف نواصری

 

  ای زمین به استقبال کسی بیا که

قبول نکرد تا ملتش مورد اهانت قرار بگیرد

 یا وطنش به فروش رسد

محمد نواصری

محمد نواصری فرزند شریف نواصری است. او در سال ۱۳۴۸ شمسی در محمره چشم به جهان گشود. شریف نواصری از شخصیت های ملی عرب احوازی بود که درپی کشتار عمومی مردم بی گناه عرب در محمره در نهم خرداد خرداد سال ۱۳۵۸ بازداشت و اعدام شد.

کشتار مردم عرب در چهارشنبه سیاه به دست احمد مدنی عضو شورای رهبری جبهه ملی ایران، استاندار نظامی استان و کاندیدای اولین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی صورت گرفت. پیکر شریف نواصری پس از تیرباران به خانواده اش تحویل داده  شد. محمد فرزند شریف برای دوستان خود تعریف کرد که علاوه برتیرباران، دست ها و پاهای پدرش را زیر چکمه های سربازان اشغالگر شکسته بودند و حتی به پیکر بی جان وی نیز رحم نکرده بودند.

جنگ زدگی و آوارگی درسایه نبود پدر سبب شد تا محمد و برادرانش از نوجوانی شروع به کار کنند واز درس ومدرسه دور بمانند.  محمد با وجود سختی های روزگار به راه پدرش ادامه داد. وی در نوجوانی عضو یک سازمان سیاسی مخفی شد و فعالیت های سیاسی خود را آغاز کرد. وی روابط گسترده ای را با جوانان عرب شهر احواز ایجاد کرد ونقش مهمی در تظاهرات گسترده ملت عرب در سال ۱۳۶۴ شمسی داشت. تظاهرات یاد شده در اعتراض به انتشار یک مقاله در ضمیمه روزنامه اطلاعات و اهانت به ملت عرب توسط نویسنده بود. محمد نواصری در آن تظاهرات بازداشت و بعد از مدتی آزاد شد.

محمد شریف نواصری ودیگر فعالان مدنی و سیاسی عرب احوازی در فضای بسته سیاسی دهه شصت شمسی سعی کردند تا به گونه ای درحمایت از حقوق ملت خود کاری انجام دهند. حاکم بودن فضای امنیتی،  محمد را برآن داشت تا از امنیت مساجد استفاده کرده وبه فعالیت های فرهنگی وسیاسی خود بپردازند. در اواخر دهه شصت شمسی محمد به همراه شماری از دیگر فعالان عرب اقدام به راه اندازی جلسات مخفی نقد مذهب تشیع صفوی پرداختند.

 آنها معتقد بودند که تشیع کنونی درایران یک نسخه ایرانی شده مذهب تشیع است که براساس دشمنی با عرب بنا نهاده شده است. با ادامه این جلسات اشخاص زیادی به جنبش تصحیحی محمد و دوستانش پیوستند. محمد خود اسیر افکار مذهبی نبود به همین دلیل به توصیه دوستانش و پس از چندین سال دوری از فضای درس وتحصیل دوباره کتاب به دست گرفت و موفق شد در رشته جامعه شناسی وارد دانشگاه علامه طباطبایی تهران شود.

او که از ابتدا اهل مطالعه بود واطلاعات تاریخی و سیاسی و اجتماعی وسیعی داشت در رشته تحصیلی خود پیشرفت خیلی چشمگیری داشت. در دوره تحصیلی خود نیز پژوهش هایی درباره ملت عرب احواز انجام داد که به هویت ملی و خواسته های ملل غیرفارس پرداخته است. محمد نواصری درکشف وافشای اسناد تاریخی ومبادی تئوری که براساس آن مرکز سیاست تغییر ترکیب دموگرافیک در اقلیم احواز را به عنوان استراتژی بلند ملت خود درقبال این اقلیم اتخاذ کرده است، نقش مهمی داشت.

محمد که بحث تصحیح مذهب را از باب اهمیت سیاسی آن وارد شده بود با بوجود آمدن اندکی گشایش سیاسی در اواخر دوره رفسنجانی و سرکار آمدن محمد خاتمی، به سرعت به کار سیاسی بازگشت و بحث مذهب را به کنار گذاشت. بعدها جنبش تصحیحی که محمد آغازگر آن بود به دست عده ای دیگر افتاد و به جنبش تسنن تبدیل شد.

در دوره خاتمی محمد از بنیانگذاران تنها تشکل سیاسی علنی ملت عرب احواز بود. این تشکل سیاسی همان لجنه الوفاق( کمیته وفاق) بود. وی نقش مهمی در اوج گیری هویت طلبی ومطرح شدن خواسته های سیاسی ملت عرب احواز داشت. همچنین وی از طرفداران سرسخت فعالیت مسالمت آمیز بود. محمد خود در پاسخ به سئوال نگارنده درباره علت تاکید وی بر کار سیاسی علنی و مسالمت آمیز گفت که تجربه نشان داده است که هزینه کار سیاسی مسلحانه و مخفی در سایه فضای امنیتی حاکم براحواز، خیلی بالا است. به همین دلیل است که ما می توانیم خواسته هایمان را به شیوه مسالمت آمیز دنبال کنیم وبرای آن هزینه های منطقی  بپردازیم.

همراه با ورود عناصر بی شمار فرصت طلب به عرصه سیاسی و سردادن شعارهای ملی احوازی از سوی آنان به منظور کسب منافع مادی، محمد به همراه دیگر وفاداران به آرمان های ملت عرب احواز جنبش سیاسی جدیدی را تاسیس کردند. فعالیت این جنبش گرچه کاملاعلنی نبود اما مرام آن کاملا مسالمت آمیز ومبتنی بر بیانیه های جهانی حقوق بشر بود. محمد که درآن زمان رهبری جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز در داخل احواز را برعهده داشت، توانست به نامه ای سری از دفتر ریاست جمهوری وقت محمد خاتمی دست یابد. وی نامه را با همکاری دیگر تشکلات سیاسی در احواز در اختیار مردم قرار داد و به این ترتیب بود که انتفاضه ۱۵ آوریل ۲۰۰۵ درگرفت.

محمد پا به پای ملت خود ایستاد و از حق آنها دفاع کرد. او در دفاع از انتفاضه ملت عرب احواز و قتل بی پناهان عرب به دست نیروهای امنیتی با خبرگزاری ها مصاحبه کرد وازآمار قتل ها خبرداد. همچنین وی مقاله های زیادی به زبان عربی نوشت واز حقوق ملت عرب احواز دفاع کرد.

شش ماه پس از انتفاضه و در پی تهدیدهای سازمان اطلاعات و همچنین بالا رفتن احتمال اینکه اطلاعات منبع اصلی پخش نامه را کشف خواهد کرد، محمد با اصرار دوستانش از ایران خارج شد ودر هلند درخواست پناهندگی کرد. پس از دریافت اقامت در کشور هلند وی در سن ۳۷ سالگی به شکل مشکوکی درآپارتمان محل سکونتش در شهر روتردام، جان خود را از دست داد.

فعالان احوازی با استناد با توانایی جسمی محمد و سالم بودن وی، مرگ وی را مشکوک دانسته و عده ای نیز معتقد هستند که ایشان مسموم و ترور شده است.

پیکر محمد در هلند تشییع شد و در شهر روتردام به خاک سپرده شد. همزمان نیز دل جوانان عرب همراه با محمد بود و صدها جوان با حضور درخانه خانواده مرحوم محمد نواصری در احواز در عزای او شعرهای ملی خواندند و یزله کردند.

شبه ترجمه ای از جمله اشعاری که در مراسم فاتحه خوانی ایشان در زادگاهش سروده شد در پی می آید:

هزاران بار برسر قافیه ها گل نهادم

و هزاران بار جامه بیت القصید را دریدم

ودر عزای جوانانی که برای ملتشان شهید شده اند، نشستم!

   ای زمین به استقبال کسی بیا که

قبول نکرد تا ملتش مورد اهانت قرار بگیرد

 یا وطنش به فروش رسد

روحش شاد

نویسنده: مهدی هاشمی

تمام حقوق نشر متعلق به وب سایت پادماز است. مطالب منتشرشده در وب سایت پادماز ضرورتا بیانگر رویکرد جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز نیست.

الصعود لأعلى