در : صفحه اول » دیدگاه » توشمال لری با سمفونی کارون همخوانی ندارد

توشمال لری با سمفونی کارون همخوانی ندارد

lori

مقتدایی استاندار جدید منتصب دولت اشغالگران در احواز دراولین سخنان خود از وحدت مردم ساحل کارون سخن راند! برحسب ادعای وی بختیاری و لر وعرب باید سمفونی وحدت بنوازند.

دراین راستا وی گفت:

موضوع انتقال آب از سرچشمه های کارون موضوعی اجتماعی و اقتصادی است. اقوامی که از شمال تا جنوب استان با زبان ها و قومیت های مختلف در کنار کارون زندگی می کنند، تاکنون کوچکترین تعارضی با هم نداشته اند و این انسجام و وحدت در کنار کارون ایجاد شده است؛ اگر کارون از سرچشمه خشک شد، بسیاری از روستاها آسیب می بینند و پایین دست رودخانه نیز از لحاظ اقتصادی با مشکل مواجه می شود.

سخنان استاندار نیازمند بررسی گفته ها و ناگفته هایی که به عمد مطرح نشدند را دارد.

یکی از مهمترین نکات بیان شده دراین سخنان، انسجام و وحدت ملل مختلف ساکن درطول بستر رودخانه کارون است.  این که بختیاری ها ولرها وعربها هرکدام دراقالیم خاص خود زندگی می کنند وهمواره درطول تاریخ مشکل خاصی باهم نداشته اند، امری بدیهی است. لرهایی هم که دراقلیم شمال احواز ساکن هستند بازهم مناطق خاص خود رادارند وهیچ برخوردی باعربها نداشته اند. آنچه روشن است دراین سخنان برهویت “کارونی” تاکید می شود تا از اهمیت هویت اصلی شهرها کاسته شود.

اما به چه دلیل چنین امری صورت می گیرد. به نظر می رسد استاندار جدید احواز این سخنان راحساب شده برزبان آورد و نه تصادفی.

دهه هاست که دولت مرکزی ایران امتیاز حاکمیت مطلق برعربها را به صورت دوره ای به مرکز نشینان و پس ازآن به شوشتری ها و دزفولی ها وسپس لرها بخشیده است.

درطول دهه ها عربها به حاشیه رانده شده، تحقیر شدند، سرکوب واعدام شدند. چه شده است که برای اولین بار عربها به نواختن سمفونی وحدت با لرها دعوت شده اند؟

درحقیقت دعوت ازعربها به واسطه لرها برای سردادن سمفونی وحدت، به چند هدف صورت می گیرد. غرض ازاین دعوت میدان دادن به لرها به عنوان ساکنان احواز درکنار عربها ؛ و به ثبت رساندن هویت جعلی لری برای شهر احواز دراذهان عرب های ساکنان اصلی این شهر است.

این کار قرار است به واسطه خیرخواهی لرها ونجات کارون توسط آنان به اثبات برسد. اما آیا نجات کارون برای لرها کاری ساده وکم هزینه است! اگر چنین است ولرها یارای نجان کارون هستند، پس چرا تاکنون سکوت کرده اند؟

آنچه روشن است لرها پیشنهادی بزرگ به دولت مرکزی داده اند و گویا این پیشنهاد موافقت اولیه دولت روحانی را کسب کرده است. شاهد این کلام سخنان استاندار جدید احواز است. همگی می دانند که استانداران گماشته دولت هستند وسرسپرده آن. جزئیات این پیشنهاد از زبان استاندار جدید ونماینده شوشتر درمجلس و شماری دیگر ازمسئولان لر احواز، مطرح شده است.

پیشنهاد لرها مبتنی برتوجیه گری امنیتی واقتصادی است. آنها به دولت مرکزی اعلام کرده اند که انتقال آب کارون وسرمایه گذاری درفلات مرکزی فارس، باطرح های ملی تاسیس شده و در دست ساخت در تعارض است. بامرگ کارون طرح های توسعه نیشکر که بزرگترین کارگاه ومحل درآمد لرها است تعطیل می شود.

بامرگ کارون ونابودی کشاورزی مردمی عرب ها شورش می کند و لرها بیکار شده وبه مناطق کوهستانی خود باز می گردند و امنیت ملی باخطری بزرگ مواجه می شود. بامرگ کارون این تنها مرکزنشینان فلات فارس است که بهره مند می شوند و در دراز مدت دولت مرکزی ولرها باشورش عرب ها مواجه خواهند شد. احواز نا آرام وبی آب جایی برای مهاجران نیست. مرگ کارون دهها طرح کشاورزی وشیلات وپرورش آبزیان که همگی عامل جذب مهاجران غیرعرب وبقای آنها دراقلیم احواز است، را ویران خواهد کرد.

سیاست فعلی دولت مرکزی برای حفظ کنترل خود براحواز مبتنی بر مثبت نگه داشتن شاخص مهاجرت از دیگر استان ها به این اقلیم عربی است. این سیاست به همراه حاکم ساختن جوپلیسی وامنیتی دراقلیم، باعث شده تادولت مرکزی آسوده خاطر وبا منشی کاملا مرکزگرانه تنها به فکر چپاول تام ثروت های احواز باشد. این همان نکته ای است که مسئولان لر دراحواز علنا از آن انتقاد کردند.

پس باید لرها پیشنهادی به دولت مرکزی دهند که سبب شود روحانی راه تونل بهشت آباد را تا اطلاع ثانوی ببندد. پیشنهاد لرها به دولت مرکزی جاذبه های امنیتی واقتصادی بزرگی دارد. ایجاد سیصد هزار فرصت شغلی، خودکفایی درزمینه محصولات متعدد کشاورزی و مهمتر ازهمه غرق شدن عربها درسیل جمعیتی که قرار است ۸۰۰ هزار هکتار زمین های نامسطح وبایر اقلیم احواز را زیر کشت ببرد.

آنچه عامدانه درسخنان استاندار ناگفته مانده است ویا به شدت رد شده است، سیاسی بودن بحران کارون است. لرها به خوبی می دانند که دفاع ازحق مردم مشمول اقدام علیه امنیت ملی است. پس باید به گونه ای وارد این گود شوند که با چارچوب محکوم امنیت ملی برخوردی نداشته باشند. چنین رویکردی الزام آور ساخت هویت جعلی لری برای احواز است. همچنین برلرها ملزم می کند که هرپیشنهادی که برای حل وفصل این بحران ارائه می کنند باید درچاچوب امنیت ملی وتامین کننده آن باشد.

همراه ساختن عربها دراین کارزار ازچند جهت مهم است. یکی قویتر ساختن زنجیره حمایت ازکارون، دیگری درگیر ساختن آنها درپروسه ای است که درچارچوب امنیت ملی می گنجد ودرنهایت همراستا با امنیت ملی، منجر به توسعه شهر احواز که عربها درآن اقلیت هستند ولرها اکثریت.

البته این کار، بنا به گفته یکی از شخصیت های لر، باید به شکلی کاملا دقیق صورت گیرد تا حس انسان دوستی وبرادری عربها ضمانت گر اجرای طرح مذکور باشد بدون آنکه ازخاک ۸۰۰ هزار هکتاری که قرار است به مهاجران آتی سپرده شود کمترین بویی به مشام عرب ها برسد.

دراین راه البته لرها دراحواز تنها نیستند. نمایندگان استان های بختیاری ولرستان قبل ازهمه اعلام کرده بودند که به هرگونه انتقال آب ازسرشاخ های کارون مقابله خواهند کرد.

همانطوری که با زیرآب فرورفتن روستاهای بیرگان بختیاری به واسطه طرح کوهرنگ ۳، مردم این منطقه به اقلیم احواز سرازیر شده اند، درصورتی که مرکزنشینان فلات فارس موفق به خشک کردن رودخانه های کارون ودز شوند شاهد ورود سیل عظیمی ازمهاجران به اقلیم احواز خواهیم بود.

آنچه روشن است مرحله ای جدید درتاریخ بحران های ملت عرب احواز درسایه حکومت نژادپرستان مرکزگرا درحال شکل گرفتن است!

به هرحال این سوال باقی می ماند که ادامه جریان کارون با خود ساز و توشمال لری رابه ارمغان خواهد آورد یا اینکه نخل عربی احواز سیراب خواهد کرد؟

به نظر می رسد هدف اصلی همانا تعیین جایی ثابت  برای “توشمال” است وخبری از نحلستان که بخشی از هویت انسان عرب است، خواهد بود.

در این میان به یقین توشمال لری جایگاهش در کوهستان برای مردم عرب محترم است اما به هیچ وجه همین توشمال سنخیتی با فرهنگ وسمفونی کارونی ندارد.

 نویسنده: مهدی هاشمی

تمام حقوق نشر متعلق به وب سایت پادماز است. مطالب منتشرشده در وب سایت پادماز ضرورتا بیانگر رویکرد جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز نیست.

الصعود لأعلى