در : صفحه اول » فرهنگی-اجتماعی » کودکان کار در أحواز

کودکان کار در أحواز

defel

همانطور که همه می دانیم دوره کودکی نقش بسیار مهمی در ساختار شخصیت انسان ادا می نماید و در تمام عمر طولانی یک فرد اثرات بجای مانده را در سلوک و پیشرفت یا پسرفت ان فرد نمایان می سازد. و نیز این را می دانیم که فرد واحد سازنده یک جامعه است، که اگر مورد هدف قرار گرفت در واقع جامعه ان فرد مستهدف است، بخصوص اگر دریابیم که این هدف قرار گرفتن سیستماتیک و عمدی است در این حالت می بایست دشمنانه و بسیار خطرناک تلقی گردد و بطریقی مورد معالجه یا مقاومت قرار گیرد، در غیر اینصورت اثرات اتی ان برای تمام جامعه بسیار ناخوشایند و نابود کننده است.

یقیناٌ هنگام قدم زدن در کوچه و خیابانهای احواز ناخوداگاه چشمانتان به کودکان و نوجوانانی که قیافه معصومانه انها را چرک, و دستهای کوچک و مهربان انها پینه بسته و پاهای انها که اغلب جوراب پاره  ویا بدون جوراب است و کفش های کهنه و لباس هایی که حاکی از فقر و تهی دستی است بر تن ظریفشان دارند بر میخورد.اینان در واقع کودکان کارند.کودکانی که به اسباب مختلف با وجود سن پایینی که دارند مجبور به کار میشوند و اغلب انها مدرسه را نیمه رها کرده تا روزی خود و خانواده هایشان را فراهم کنند.کودکانی که ارزوهای دوران کودکی را فراموش کرده و مسوولیت های بزرگ را به دوش کشیده اند.کودکانی که به جای بازی و تحصیل با همسالان خود بار سنگین نان اور را میکشند.کودکانی که معنای کودکی را نفهمیدند,مزه کودکی را نچشیدند و بزرگ متولد شدند.اغلب این کودکان در خانواده های پر جمعیت متولد شدند و یا کودکان یتیم و بی سرپرستی هستند که از خانه و کاشانه خود رانده شده اند و در کوچه و خیابان ها اواره شدند . خیلی از این کودکان درس و مدرسه را به خاطر عدم قدرت پرداخت هزینه های تحصیلی اعم از کتاب و دفتر و یونیفرم رها کرده اند و وارد مکانیزم بازار کار شده اند.

در واقع اینان کودکان نفت اند, کودکانی که نفتشان توسط حکومتی یاغی چپاول شده(۱) , نفتی که می بایست خرج رفاه و اسایش این کودکان میشد .نفتی که میبایست برای کودکان خیابانی خانه و کاشانه میشد. نفتی که می بایست برای انها مدرسه و کتاب و دفتر میشد، امکانات رفاهی و تفریحی میشد، اما متاسفانه فقط دود و سموم پالایشگاه هایش نصیب شان شده است.

از عمده مشاغلی که این کودکان کار در الأحواز به انها می بردازند میتوان در بهترین حالت شاگردى در مغازه ها , مکانیکی, و در بدترین حالت  دستفروشی و خرده فروشی، جمع اوری مواد بازیافتی از زباله ها, کار در مزارع و باغ ها, بنائی, کمک راننده و جمع اوری کرایه مسافران,توزیع بروشور و کارت تبلیغ, فالگیری و طالع بینی, مقیاس وزن برای عابران در پیاده روها, شستن شیشه مغازه ها و ماشین ها و از همه بدتر تکدی گری و دریوزگی را نام برد.

اغلب این کودکان مورد ازار و اذیت روحی و حتى در معرض اغتصاب و سوء استفاده های جنسی قرار گرفته و یا به کارهای خلاف(سرقت,فروش و استفاده مواد مخدروغیره) کشیده میشوند و یا مبتلا به بیماریهای مختلفی از قبیل سوء تغذیه, بیماریهای گوارشی, کزاز, عفونتهای ریوی, هپاتیت, بیماریهای پوستی و استخوان, افسردگی, عفونت های (انگلی, پوستی,ادراری) و حتى ایدز میشوند.

  متأسفانه به دلایل عدم اهمیت مسوولان مربوطه هیچ آماری از تعداد این کودکان کار در أحواز وجود ندارد. طبق سرشماریهایی که توسط “مرکز امار ایران” در سالهای اخیر ارائه شده نزدیک به ۳ میلیون کودک کار در ایران وجود دارند که این آمار فقط  شامل شهرهای تهران, اصفهان, شیراز و مشهد بوده است و اکثر این کودکان , عمدتا کودکان افغانی هستند که به طور قاچاق وارد بازار کار ایران شدند. در این میان از کودکان کار در احواز,سنندج,هرمزگان و تبریز و یا زاهدان که به سبب مصادره تمامی ثروتشان به شهرهای فارس نشین یقینا آمارشان بی حد و نصاب است ذکری نشده است. تردیدی نیست که حکومت فاشیست فارس فقط ثروت این أقالیم را مورد توجه و عنایت قرار داده  و به ابتدایی ترین حقوق اجتماعی ساکنانشان اهمیتی قائل نبوده لذا عواملی چون فقر اقتصادی، کم سوادی خانواده، مهاجرت، عدم دسترسی به خدمات حمایتی، توزیع ناعادلانه ثروت و رشد فاصله طبقاتی در سال های اخیر در بروز این پدیده تاثیر گذار است.

چندین سال پیش پروژه  جهانی که هدف ان حمایت از حقوق کودکان کار است راه اندازی شد که قهرمان این پروژه پرنده منقرض شده دودو(۲) بود. هدف از این طرح انتشار کنوانسیون حقوق کودک(۳) در سراسر جهان بدون در نظر گرفتن نژاد، جنس، مذهب، سطح اجتماعی و سیاسی است.طبیعتا ایرانی که رکورد دار تبعیض نژادی است در این زمینه نیز کوتاهی نکرده و اقلیم اشغالی الآحواز را از وجود هر گونه مراکز پرورشی و رعایت کودکان بی سرپرست محروم نموده, در صورتی که میتوان وجود این مراکز را در شهرهای فارس نشین ایران بوضوح دید.

قابل ذکر است که ایران از جمله کشورهایی است که کنوانسیون حقوق کودک را امضا کرده و در اصل ۷۹ قانون اساسی خود بر ممنوعیت کار کودکان زیر ۱۵ سال تاکید نموده اما در عمل این کنوانسیون را تطبیق ننموده است. باتوجه به در صد پایبندی ایران به قوانین بین المللی بسیار روشن است که ایران هیچکدام از استانداردهای جهانی و حداقل های ضروری برای متوقف کردن ومقابله با کار کودکان را رعایت نکرده و اهمیتی برای ان قائل نیست.و یا میشود گفت به علت سیستم فاسد حکومتی توانایی ان را ندارد.

منى عوده

۳/۱۱/۲۰۱۳

۱-طبق اخرین ادعای بیژن زنگنه وزیر نفت ایران” درآمد های نفتی ایران سالانه به ۵۴ میلیارد و ۵٠٠ میلیون دلار می رسد”.

 Dodo bird (Raphus Cucullatus)2-

۳- این کنوانسیون در ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹ مورد پذیرش مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفت و از ۲ سپتامبر ۱۹۹۰ (سی روز پس از تودیع بیستمین سند تصویب یا الحاق) لازم‌الاجرا شده‌است. تاکنون ۱۹۳ کشور (تمام اعضای ملل متحد به جز ایالات متحده آمریکا و سومالی) این سند را امضا کرده‌اند.

تمام حقوق نشر متعلق به وب سایت پادماز است. مطالب منتشرشده در وب سایت پادماز ضرورتا بیانگر رویکرد جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز نیست.

الصعود لأعلى