در : صفحه اول » عام » نه اینها “عرب” و نه آن یکی “بختیاری”

نه اینها “عرب” و نه آن یکی “بختیاری”

1

عکس بالا: محسن رضایی، شخصیت امنیتی. در درون سیستم جمهوری اسلامی از او به عنوان “جاسوس خامنه ای در مجمع تشخیص مصلحت نظام برای کنترل رفسنجانی” یاد می شود. جایگاه و مسئولیت مهم ایشان باعث شده که حقوق ملی و حقوق شهروندی مردم عرب مصادره شود.

 

2

 

نفر وسط در این عکس استاندار سابق احواز، پاسدار حجازی را می بینیم که با استاندار بصره، نفر سمت چپ، عکس یادگاری گرفته است. این حالت همان مصادره هویت یک قوم به منظور نابودی فرهنگی آن قوم است. در این عکس (جایی که حجازی از آن جا “احواز” آمده است به شهر بصره) نشانه ای نیست.

 

3

این دو نفر؛ هر دو نماینده مجلس هستند. از راست: (دکتر) ناصر سودانی و شکرخدا موسوی. سودانی (استاد الهیات در دانشگاه) احواز است. موسوی نیز فرمانده سپاه احواز بوده که او را از سپاه به مجلس فرستادند. سودانی (عرب) تا به حال جرات نکرده و نخواسته که حتی لباس عربی به تن کند. او همواره چنین بوده است. نقل می کنند که ایشان “با عرض پوزش از خواننده این نوشته” ته مانده لیوان آب احمدی نژاد را به نشانه “تبرک” خورده است،  چرا که احمدی نژاد با آخرین امام در ارتباط بوده و همه چیزش تبرکی است! این هم یعنی “مسخ هویت” و بی هویتی فردی و اجتماعی است.

 

 

4

 

تفنگ به دست با لباس بختیاری. کسی نیست جز سید خلف موسوی شهردار احواز است که مثلا به عنوان (یک شهروند عرب) برای حفظ هویت قومی شهر و زادگاه خود بایستی عمل کند. وابستگی خانوادگی به سیستم خونخوار از او یک آسیمیله شده تمام عیار ساخته است.

5

 

در این عکس ساکنان اصلی اقلیم احواز، بیل به دست، بیکار، و منتظر رزق و روزی خود هستند و عده دیگری از طیف وابستگان به جاسوس خامنه ای، برای برداشت پول توشمال می زنند و بر دهل می کوبند.

کلاه و چوغای بختیاری نزد مردمان پشتکوه نماد مبارزه با استبداد دولت مرکزی بودند. چه بر سر این ملت آمده است که امروزه بخشی از آن به جای مبارزه با استبداد و مرکزیت دولت نژادگرای ایران به عنوان مجری  سیاست های استبدادی آن دولت تبدیل شده اند؟

با زیر هم چیدن این عکس ها، سیر حرکت دولت ایران در چارچوب پروسه عرب زدائی را به خوبی می توان دید. کافی است، فقط از بالا به پایین نگاهی سریع به عکس ها بیندازید تا متوجه شوید چه اتفاقی در احواز رخ داده است.

از سوی دیگر ما به عنوان دو ملت عرب و لر هیچ مشکلی با هم نداریم. مشکل آنجاست که عده ای در میان دو ملت به ابزار دست سیاست ورزان حکومت مرکزی ایران تبدیل شده اند. آنها آگاهانه در پروسه غیر انسانی عرب زدائی در اقلیم احواز سهیم هستند.

آن دسته از عرب ها که چندتن از آنها را اینجا با لباس بختیاری می بینید نه به عشق و محبت به بختیاری بلکه برای نزدیکی بیشتر به جاسوس خامنه ای چوغا بر تن کرده اند.

نه این نفرات “عرب” هستند و نه جاسوس خامنه ای در مجمع تشخیص مصلحت نظام “بختیاری” است. ما به عنوان دو ملت همسایه قربانی سیاست های نژادگرایانه دولت مرکزی، استمرار اشغالگری  و مصلحت های فردی، گروهی و فامیلی چنین افرادی هستم.

به نظر می رسد باید از سیاست های غیر انسانی دولت نژادگرا و گفتمان تنش آفرین اپوزیسیون نه به عنوان یک خطر بلکه به عنوان یک فرصت برای اتحاد و احقاق حقوق ملی خود استفاده کنیم.

 

 

تمام حقوق نشر متعلق به وب سایت پادماز است. مطالب منتشرشده در وب سایت پادماز ضرورتا بیانگر رویکرد جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز نیست.

الصعود لأعلى