در : صفحه اول » اخبار » نیم نگاهی به دزفول؛ از دیروز تا امروز

نیم نگاهی به دزفول؛ از دیروز تا امروز

HNHN

به گواه تاریخ مکتوب و آثار تاریخی کشف شده ، ساکنان منطقه غرب زاگرس از ابتدای تاریخ ثبت شده در جهان عیلامیان بوده اند. حاکمیت عیلامیان در میانه قرن هفتم پیش از میلاد توسط آشوری ها پایان داده شد. از این تاریخ به بعد به ساکنان مناطق غرب زاگرس علاوه بر مردمان عیلامی باید آشوری های فاتح و آرامی ها را افزود. منطقه غرب زاگرس یا سرزمین عیلام اما به لحاظ سیاسی به ارث دو گروه درآمد. آشوری ها و آرامی ها از آن پس دو گروه متنفذ در تمام خاورمیانه شدند.

دامنه نفوذ زبان آرامی نه تنها تمام خاورمیانه بلکه تا دروازه های هند و چین نیز پیش رفت. زبان آرامی حتی پس از تسلط هخامنشیان در غرب زاگرس و مناطق سابق عیلامیان نیز زبان رایج در منطقه بوده است.

زبان یاده شده به عنوان زبان دیوان سالاری هخامنشیان نیز پذیرفته شده بود. نام های مناطق ، رودخانه ها ، شهرها و اماکن عمدتا یا نام هایی عیلامی بوده اند یا آرامی .

در این میان منطقه بسیار غنی و حاصلخیز دزفول از مناطقی است که از دیرباز کانون شکل گیری مدنیت ، صنعت ، تولید محصولات کشاورزی و زندگی مستمر بوده است.

درباره نام دزفول، نویسندگان ایرانی اصرار دارند که “دزفول” یک نام عربی است و آن را معرب “دژپل” می دانند. آنان “دز” را معرب شده “دژ” و “فول ” را معرب شده ” پل” اعلام کرده اند.

با نگاهی به گذشته تاریخی این منطقه ، تمدن عیلام و استمرار آن توسط آرامی ها به نظر می رسد که محققان و نویسندگان یاد شده با آگاهی کامل یک حقیقت بسیار عیان تاریخی و جغرافیایی را نادیده گرفته اند. آنان بر وجود حقیقتی پرخروش ، ملموس ، واضح و موثر در زندگی مردم آن منطقه که بخش اول نام این شهر را تشکیل می دهد، چشم بسته اند. آن حقیقت چیزی نیست جز رودخانه دز که تاریخی به بلندای تمدن عیلام دارد.

عیلامیان اولین سازه های تمدن را در کنار دز و کرخه برافراشتند. آرامی ها پس از سقوط حاکمیت عیلام توسط آشوری ها به همراه آشوری ها وارث منطقه شده و در آنجا ساکن شدند.

به همین دلیل می توان نتیجه گرفت؛ نام دزفول نه یک نام عربی و نه نامی معرب شده از دژپل فارسی است ، بلکه در اصل یک نام عیلامی بوده و در دوران تواجد آرامی ها تغییراتی در تلفظ آن شکل گرفته است.

نام دزفول در برهه هایی از تاریخ تغیر یافته و بنا بر گواهی یاقوت حموی در معجم البلدان دزفول در بخش هایی از تاریخ به “قصر الروناش” نیز شناخته شده بود. در دوره صفویه قصر الروناش به “رعناش” تغییر یافت. ابن بطوطه جهانگرد معروف نیز از این شهر به نام “دسبول” یاد کرده است. در برهه هایی دیگر نیز نام این شهر “قنطره” بوده است.

بنا بر این شاهدیم نام اصلی این شهر برگرفته از زبان عیلامی بوده ، به آرامی تلفظ شده و نام های بعدی نام هایی عربی یا تاثیر پذیرفته از زبان عربی بوده اند. نتیجه چنین سیری در تغییر نام این شهر نشانه وجود غیر قابل انکار سه زبان عیلامی ، آرامی و عربی در منطقه بوده است. بی تردید این زبان ها بایستی در حاکمیت بوده باشند تا بتوانند نام یک شهر را تثبیت کنند و دلیل دیگری نمی تواند داشته باشد.

در این میان نام دژپل را فقط از دوران حکومت پهلوی ها به بعد در برخی نوشته های غیر قابل استناد می بینیم و پیش از این تاریخ ، واژه دژپل در هیچ منبع معتبری ذکر نشده است.

از سوی دیگر با نگاهی به گذشته تاریخی منطقه ، شاهدیم که هجوم مستمر قبایل آریایی و تشکیل دولت های فارسی زبان ، هجوم ارتش اسکندر و استقرار سلوکیان در آنجا به تضعیف زبان ساکنان آن منطقه منجر شد. پس از حوادث یاد شده و تاسیس حاکمیت فارسی به نام ساسانیان منجر به غیبت زبان آرامی در منطقه گشت. در قرن هفتم میلادی با ظهور اسلام بقایای اندکی از این زبان نزد مردمانی متدین به دیانت مندائی یا صابئی ها در منطقه باقی مانده بود.

با آنکه از پیش از ورود اسلام به منطقه ساکنان دزفول مندائی ، یهودی ، مسیحی سریانی ، عرب و وابستگان ساسانیان بوده اند. کاوشگران ایرانی اما نه تنها از زبان آرامی در منطقه غرب زاگرس و شهر دزفول یاد نمی کنند، بلکه نام دولت شهرهای آرامی در غرب زاگرس ، وجود یهودیان ، مسیحیان و آرامی ها یا به زبان امروزی صابئی ها که ادامه دهنده امپراطوری عیلام بوده اند ، را به کلی نادیده گرفته و آنان را در زمره آخرین دوره های عیلامیان قلمداد کرده اند ، هر چند برخی نویسندگان فارس بر تواجد قوم عرب در آن دوره تاریخی و پیش از آن در منطقه یاد شده صحه گذاشته اند.

چنین نیز محققان فارسی زبان به اسارات هزاران تن از مردمان اهل سوریه توسط ساسانی ها و انتقال آنها به دزفول کمتر پرداخته اند. هر چند همان خیل عظیم اسرای سوریه ای طراحان و بانیان شهر جندی شاپور بوده اند که در دزفول امروزی جای دارد.

جالب تر آن است که “تورات در سفر پیدایش” عیلامیان را نوادگان سام بن نوح ثبت کرده است. به عبارتی دیگر زبان عیلامی ها از گروه زبان های سامی و هم خانواده زبان آرامی است.

در گروه بندی زبان های جهان؛ زبان آرامی از جمله زبان های سامی است. زبان های سامی به دو گروه سامی “آسیایی – افریقایی” و زبان های سامی “اورالی” تقسیم می شوند.

زبان های سامی آسیایی– افریقایی شامل زبان های عربی ، آرامی ، عبری و آشوری هستند. زبان های سامی اورالی نیز در کشورهای غربی جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی سابق تا اسکاندیناوی امتداد دارند.

درباره ساکنان دزفول کنونی باید گفت که آنان مخلوطی از بقایای مردمان یاد شده هستند. هنوز در این شهر نام های عبری همچون شارون و شمعون ، سریانی همچون عبده و….. ونام اماکن عمومی به زبان آرامی همچون میدان صابیان و … جود دارند.

جمعیت انبوه دزفول امروزی محصول آمیزش اجتماعی میان سریانی ها ، آرامی ها ، یهودی ها ، عرب ها و دیگران است. حاشیه جنوبی دزفول را روستاها و شهرک های عرب نشین تشکیل می دهد. در کمترین حالت وجود مردم عرب در این شهرک ها به بیش از ۷۰ در صد می رسد. حاشیه های شمالی ، شرقی و غربی این شهر همگی مهاجر نشین هستند.

در این شهر تیره ها و خاندانی زندگی می کنند که کماکان بر اصالت عربی خود تاکید دارند، خاندان: مجدی ، ابوالحلاج ، عاملی ، انصاری ، اشرفی ، آقامیر ، جزایری ، داعی ، رضوی ، قاضی ، گوشه ، رجبی و بسیاری دیگر .

شهر دزفول در سه بازه زمانی باعث تغییرات جمعیتی شد. اولین موج تغییر جمعیت در این شهر به قرن هشتم هجری می رسد. در این دوره امیرتیمور گورکانی معروف به تیمور لنگ جمع انبوهی از لرهای لرستان را به اسارت درآورده و در دزفول حبس تا مقدمات قتل عام آنها را فراهم سازد.

با دخالت جمعی از وجهای دزفول به زعامت یک شخصیت عرب به نام سید سلطان ، تیمور از کشتار لرها منصرف شد. سید سلطان لرها را در منطقه ای که امروز به نام محله سیاهپوشان نامیده می شود اسکان داد. تا کنون مقبره سید سلطان در این شهر به زیارتگاه مردم آنجا و به خصوص لرهای منطقه سیاهپوشان تبدیل شده است. لرهای دزفول به سید سلطان لقب “سیاهپوش” نیز داده اند.

دومین مرحله تغییرات جمعیتی در این شهر به زمان سقوط حاکمیت شیخ خزعل در سال ۱۹۲۵ میلادی می رسد. پس از پایان دادن به حاکمیت شیخ خزعل ، با تشکیل ادارات دولتی تابع دولت مرکزی ایران ، تاسیس پادگان های نظامی گسترده در منطقه و… بافت جمعیتی دزفول دچار تغییرات فراوان شود. مرحله سوم تغییرات جمعیتی به زمان تاسیس شرکت های کشت و صنعت در منطقه یعنی در دهه های سی و چهل شمسی می رسد. آخرین موج تغییرات جمعیتی در این شهر به ورود بی رویه لرها و بختیاری ها با حمایت های حکومت به منظور تغییر بافت جمعیتی منطقه در دهه گذشته می رسد.

دزفولی ها معتقدند که در زمان ریاست کروبی بر مجلس و حمایت های محسن رضایی جمعی از لرها به دزفول گسیل یافته و در آنجا نشیمن کرده اند. در واکنش به افزایش مهاجرت لرها به دزفول شاهد اعتراض و درگیری بین ساکنان اصلی و لرهای مهاجر و درگیری های سیاسی بی سر و صدا در رده های بالای حکومتی بوده ایم.

تعداد اندکی از خانواده های ترک و گرجی از بقایای کارگزاران دولتی نیز در این شهر باقی مانده اند. تعداد خانواده هایی در دزفول ساکن هستند که خود را از بقایای قوم مغول و نوادگان هلاکو می دانند. این تعداد حتی آناتومی و شکل و شمایل آنها موید گفته هایشان است. همه آنان نام خانوادگی چنگیزی یا هلاکویی دارند.

لهجه دزفولی ها به دو نوع “حیدرخانه ” و “صحرابدری” قابل تفکیک است. اکثر قریب به اتفاق دزفولی ها به دلیل روابط گسترده با مردم عرب در آن منطقه با زبان عربی آشنا هستند و به همین زبان با مردم منطقه ارتباط برقرار می کنند.

 

بقلم: نـوری حمـزه

تمام حقوق نشر متعلق به وب سایت پادماز است. مطالب منتشرشده در وب سایت پادماز ضرورتا بیانگر رویکرد جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز نیست.

الصعود لأعلى